نزدیکهای غروبه. هوا یک کم تاریک شده. همه توی واگنهای مترو نشسته یا ایستاده هستند. میتونم برج ایفل رو از دور ببینم. من و محمود تنها هستیم. دارم فکرمیکنم که باید شب رو کجا بگذرونیم. مترو توقف میکنه یهو محمود میپره بیرون و تا من بخودم بیام در واگن بسته میشه. حس میکنم که تمام عضلات بدنم منقبض شده و هی جیغ میزنم و ولی داریم از ایستگاه دور میشیم…..یهو به خودم میام میبینم خواب بودم و همه جا ساکته. از شدت ترس عرق کردم، فقط خدا رو شکر میکنم که خواب بودم! بلند میشم و سریع میرم طرف اتاق محمود. آروم خوابیده. بدنش رو چک میکنم هیچ حرارتی هم نداره.
اونشب (پنجشنبه گذشته) واکسن یکسال ونیمگیش رو زد. سه تا آمپول و هزاران اشک از این چشمهای کوچیک. اینقدر حرص خوردم که فکر کنم توی خواب هم اینقدر نگران بودم. محمود از زمانی که دکترش رو دید گریه کرد تا زمانی که دکتر از خونه مون رفت بیرون. تا نیم ساعت بعدش هم گریه میکرد. دکتر گفت تا سه روز تب میکنه و نگران نباشم. بهش تب بر دادم و بعد هم خوابوندمش. ولی حس میکردم که قلبم از اینهمه جیغ پسر کوچولوی همیشه شادم درد گرفته. نمی دونم چرا اینقدر ضعیفم و نمیشه که یک مادر قوی بشم!
صبح روز بعد لنگان لنگان بلند شد راه رفتن. خیلی خنده دار بود عین آدمک چوبی شده بود. دلم براش سوخت. با همون حال هر جا میرفتم با من میومد. عصرش با یکی از دوستان که پسری دقیقا همسن محمود دارن رفتیم کلوپ. البته که محمود همچنان به گردن بنده چسبیده بود و دریغ از بازی با دوستش حمزه. ولی یک تغییری بود برای هممون. دوستم که همسایه مون هم میشه نزدیک به هفت ماه بارداره برای بچه دومش. فکر بچه دوم در این حال که هنوز بچه ای قد محمود داشته باشی سرم رو گیج میاره. ولی هر کس یک نظری به زندگی داره. نمیدونم محمود که هنوز برای من خیلی کوچیکه و احتیاج به توجه کامل داره.
بگذریم….محمود شبها که میخواد بخوابه تا بهش میگم بریم دندونهامون رو بشوریم به دندوناش اشاره میکنه و بعد هم به باباش میگه بای و میاد بیرون از اتاق و درو میبنده میاد دنبال من. خیلی صحنه خنده داریه با اون قد کوچولوش، عاشق خوردن خمیر مسواکه!
دندون یازدهمش که انگار اسمش دندون نیش هست بالاخره در اومد ولی هنوز شبها نا آرام میخوابه فکر کنم دوازدهمی هم داره در میاد. شیر خوردنش هر روز دردناکتر میشه از بس فکهاش رو بهم فشار میده. این چند شب هی از خواب میپره. دیشب اونقدر خواب بودم که فقط بغلش کردم و گفتم که بخوابیم. نیم ساعت بعد هی دیدم منو ناز میکنه میگه نه نه (یعنی نازی نازی) بعد هم دستاش رو دور گردنم حلقه میکنه و هی میبوسه. هم خندم گرفته بود و هم دلم میخواست که بخوابه! خلاصه دو ساعت مقاومت کردم تا صبح شد و بعد شیرش رو دادم. این شیر دادن هم داستانیه.
امروز از یک نظر دیگه هم خوشحالم چون شوشو جون همه کارها رو درست کرد که تا چند هفته دیگه بریم ایران. همه چیز هم خداروشکر به راحتی انجام شد. دلم برای مادر جون عزیزم یکذره شده. خیلی وقتها آرزو میکردم که همیشه نزدیک ما بود و من دیگه از بابت محمود هیچ نگرانی نداشتم. خلاصه دور یا نزدیک همیشه حامی و پشتیبان ما بوده و هست. شوشو جونم حیف که نمیتونی این نوشته ها رو بخونی ولی ازت خیلی ممنونم که مثل همیشه منو شاد کردی. حس میکنم که خودم هم به این سفر خیلی احتیاج دارم.
امیدوارم همه روزهای خوبی در پیش داشته باشن، شب و روزتون خوش.
آخ جون ………….. راستی راستی میای ایران ؟؟؟
چقدر عالی
تو رو خدا اصفهان هم بیایین
خیلی خوشحال میشیم
ببینم نکنه منو یادت رفته ؟؟؟؟ کم محل شدیا؟؟؟ بی خیال
همین که می بینم شاد و خوشحالی برام کافیه
روزای خوب و شاد داشته باشی
———————–
مرسی دوست گلم، گرفتاری زیاده کم محلی نیست! شماره تماسی چیزی بزار باهات تماس میگیرم
khoshgele man mersi a zcomment azizam , khoshhalam ke kara radif shod va shooshoo toro hkoshhal kard va miyayn Iran! key miyay? behet zang mizanam , can’t wait to see you either! BOOS
عزیزم نباید بذاری خمیر دندان رو بخوره. خمیر دندانها حاوی فلورایده. فلوراید بی نهایت برای معده بچه ها و بزرگترها مضره. برای همین می گن بچه های زیر دو سال اصلا از خمیر دندان استفاده نکنن. اگه خمیر دندان بدون فلوراید سراغ داری برای منم بیار داری میای.
salaaaaaaaaaaaaaaaaaaam
man residam iran bew lotfe khoda
kheili khoshhal shodam darid miyayn iran vayyyyyyyy,che mahshar
hatman kheili khoshhalid ke madar ro mikhayn bebinin,ishalah ke beheton khosh begzare…nemidonam key miyayn man hastam iran ya na?
alan ke hava kheili sarde,nemidonam make az laysia omadam daram inja yakh mizanam,moraghebe khodeton kheili bashid
mahmoud aziz ro bebosid
ya hagh
سلام ن**** جون
من تازه كامنتتو ديدم. و با ايميلي كه هديه برام فرستاده بود، شناختمت. تو هم ازدواج كردي و يك پسر نازگل داري. ايشاللا هميشه سلامت باشين و در كنار همديگه. مثل اينكه مي خواين بياين ايران. اومدين اگر فرصت داشتين خوشحال مي شم همديگر رو ببينيم. من از بچه هاي راهنمايي فقط از الهام اسدي خبر دارم. مي شناسيش ؟ تا چند سال پيش از شيدا رضوي هم خبر داشتم اما الان ديگه نه.
سلام خانومي
خوبي انشالله؟ محمود خاله بهتر شده .؟؟؟؟
عزيزم من را ببخش كه جواب ميلت را ندادم قصدم بي توجهي نبود فرصت كردم در اولين فرصت برايت ميل مي زنمو دليل گزفتاري را مي گويم
حتما من را درك مي كني كه چرا اينهمه گرفتار بودمو سرم شلوغ بود بزودي
برايت ميل مي زنم و برايت همه چيز را تعريف ميكنم .
مي بوسمت .
تا بعد
سلام ماماني محمود جون . چند وقت بود خيلي گرفتار بودم و نتونستم به سرزمين دوست داشتنيم سر بزنم ببينم هنوز فراعنه سر جاشون هستن يا نه ! خوشحالم كه واكسن پسرمون زده شد و اين مرحله رو هم پشت سر گذاشت . نمي دونم چرا وقتي خوندم كه داري مياي ايران ته دلم قند آب شد . خيلي خوشحالم كه مي توني بعد از مدتها ماماني رو ببيني و همين طور خيلي خوشحالم كه بعد از برگشتن احتمالن حرفهاي زيادي براي نوشتن و هم چنين براي خونده شدن خواهي داشت و من هم بساط سور ساتم جور مي شه و هي ميام اينجا نوشته هاي شيرين و روونت رو مي خونم … خدا رو چه ديدي شايد هم همديگرو توي يه فروشگاه ، كه كتابهاي تصوير سازي شده ي كودكان رو مي فروشه به طور اتفاقي ديديم !!!!!!!!
يار با ماست چه حاجت که زيادت طلبيم
دولت صحبت آن مونس جان ما را بس
سلام و صبح بخير رفيق…..
سلام مامانی از میل من خبری نشد که نشد
من میخوام بدونم آخه………………..
Azize delam , you’re gifted,,,,you get emotional , your heart pounds when you see great art works which means you love and appreciate art, this is the biggest gift ever! your emotions can only be triggered when you’re deeply ready for it and that’s when you break down and cry, it’s a spiritual experience which can happens to everyone but in different situations and by different causes.it happened to me in Courtauld Gallery by seeing Manet’s painting , it might happen to you by seeing a photograph or listening to a particular song,but still we experience the same spiritual moment,,welcome to my world honey , i’m glad you’re not in that category of people who have never been to art galleries and know nothing about great paintings or art in general can’t wait to see you!! Boose gonde!!